شماره‌ام را بگیر و فقط بخند..

[+] نوشته شده توسط میلاد حسنی در 21:56 | |

بازنیامدی...........

[+] نوشته شده توسط میلاد حسنی در 21:55 | |

ساده

چـــقدر زود ســـهم روزهـــای خوبــمان؛

یک یادش بخـــیر ســاده می شــود...

[+] نوشته شده توسط میلاد حسنی در 23:16 | |

رفتنت

رفتنت....

نبودنت...

نامردیت...

هیچکدوم اذیتم نکرد!

واسم سوال نشد!

فقط یه بغض داره خفم میکنه!

چجوری نگات کرد که منو تنها گذاشتی؟؟!

[+] نوشته شده توسط میلاد حسنی در 23:7 | |

خدایا ...

[+] نوشته شده توسط میلاد حسنی در 23:5 | |

همیشه

[+] نوشته شده توسط میلاد حسنی در 23:4 | |

زمونه

          لعنت به زمونه ای که مرد بودن درد داره و نامرد بودن کیف ...

          لعنت به زمونه ای که خوبی کردن تاوان داره و بدی کردن احترام ...

          لعنت به زمونه ای که پاک بودن تنهایی میاره اما خیانت کردن کلاس ...

          لعنت به زمونه ای که حرف،حرف میاره،پول،پول میاره،اما محبت،خیانت میاره ...

          لعنت به زمونه ای که تا وقتی براشون صرف داشته باشی تودلشون جاداری

[+] نوشته شده توسط میلاد حسنی در 23:3 | |

دل

[+] نوشته شده توسط میلاد حسنی در 23:1 | |

ای خدا

[+] نوشته شده توسط میلاد حسنی در 23:0 | |

اطلاعیه به دوستان گلم

توجه!                               توجه!

باسلام درود : 

تمامی وبلاگ های ما در حال حاظر عبارت است از:

فریاد hasani007.lox blog

رهبرم سیدعلی   hasani 009.loxblog

واز حمایت شما تشکر فراوان داریم

 منتظر بازدید ونظرهاپیشنهاد های شما دوستان هستیم 

باتشکر

میلاد حسنی

[+] نوشته شده توسط میلاد حسنی در 22:51 | |

احساسی

[+] نوشته شده توسط میلاد حسنی در 22:33 | |

انسان.........

ازهمین میترسم..آدم به کسی یا چیزی عادت کند.

وآن وقت ..آن کس یا آن چیز قالش بگذارد.

میلیون ها ومیلیاردها آدم توی این دنیا هستند.

و همه شان میتوانند بدون تو زندگی کنند.

آخه من بدبخت چرانمیتوانم....

[+] نوشته شده توسط میلاد حسنی در 22:31 | |

درزندگی

درزندگی نه گل باش که اسیر خاک شوی.

نه باران باش که به خاک بیفتی.

خاک باش که گل از توبروید.

وباران به خاطر توببارد..

[+] نوشته شده توسط میلاد حسنی در 22:28 | |

دلم...

[+] نوشته شده توسط میلاد حسنی در 22:25 | |

غمگین ولی زیبا

دنیا اونقدر کوچیکه که آدم هایی رو که 

ازشون متنفری هر روز می بینی....

ولی اونقدر بزرگه که اونی رو که

 دلتتتتت میخواد رو هیچوقت نمی بینی...

[+] نوشته شده توسط میلاد حسنی در 22:22 | |

"شب مهتابی"

در یک شب مهتابی با چشمانی پر از شبنم بر روی غبار جاده ها نوشتم"دوستت دارم"

"تو خواب بودی"

در خواب شیرین و حتی من آرزو کردم : ای کاش ...

چشمان زیبای تو را میدیدم و تو دیدگان بی قرار مشتاق مرا...

[+] نوشته شده توسط میلاد حسنی در 22:20 | |

همینجوری

[+] نوشته شده توسط میلاد حسنی در 22:17 | |

آموخته ام که خداعشق است

وعشق تنهاخداست

آموخته ام که وقتی ناامیدمی شوم

خداباتمام عظمتش

 عاشقانه انتظارمی کشد دوباره به رحمت او امیدوارشوم

آموخته ام اگرتاکنون به آنچه خواستم نرسیدم

خدابرایم بهترش رادرنظرگرفته

آموخته ام که زندگی دشواراست

ولی من ازاوسخت ترم...

[+] نوشته شده توسط میلاد حسنی در 22:13 | |

فقط

بهشت

تلخی وودکاست

و

آغوشت

مستی بعد از آن

خدا شاهد است

که من بدون تلخی

مستم

مستم

مستم

[+] نوشته شده توسط میلاد حسنی در 22:11 | |

امشب

من و تو

گناه را به تصویر میکشیم

ببین

خدا هم اینجاست

با همان لبخند مهربان و

سیگار برگ

اتفاقی در پیش است

گناه

زیباترین نعمت خداست ...

[+] نوشته شده توسط میلاد حسنی در 22:9 | |

 همیشه صدایی بود که مرا آرام میکرد، دستهایی بود که دستهای سردم را گرم میکرد

همیشه قلبی بود که مرا امیدوارم میکرد، چشمهایی بود که عاشقانه مرا نگاه میکرد

همیشه کسی بود که در کنارم قدم میزد ،احساسی بود که مرا درک میکرد.

حالا من و مانده ام یک دنیای پوچ ، نه صدا

[+] نوشته شده توسط میلاد حسنی در 22:6 | |

جمله فلسفی..

وقتی دشمنت از تو بدگویی می کند.

و دوستت خبرش را به تو می رساند

 بدان که دشمن و دوستت

برای آسیب رساندن به تو همدست شده اند.

[+] نوشته شده توسط میلاد حسنی در 22:3 | |

هنوز....

دَر ذِهن ِ زَنـآنـﮧے مـَن ..

.مـَرد یـَعـنـے تـِکـیـﮧ گـآهـے اَمـن

یـَعـنـے بـوسـﮧ اے اَز روے دوست دآشتـَن

، بــِدون ِاَنـدَکـے شـَرم !

دَر ذِهـن زَنآنـﮧے مـَن ...

مـَرد یـَعـنـے کـوه بـودَن ..

 پـُر اَز سـِخـآوَت ،

 پـُر اَز حـَیـآے مـَردآنـﮧ دَر کـِنـآر ِ ایـن اُبـُهـَت

، لـوس شـُدَن ـهـآے کـودَکـآنـﮧ ! :)

دَر ذِهن ِ زَنـآنـﮧے خـوش ـبـیـن مـَن ...

مـَرد یـَعـنـے دوست مـےـدآرَمـِت ،

 تـو هـَر لـَحـظـﮧ بـآ مـَنـے!

تـو مـَردے ..مـَن بـے تـو بـآ تـَمـآم آفـَریـنـِش بـےگـآنـﮧاَم!

کـآفـےـست دَست ِ رَد بــِزَنـے!مـےـرَوَم پـے زِنـدِگـے اَم ،

 بـَرآے آرآمـِشَت تـآ بــِدآنـے چــِقـَدر مـُحـتـَرَم َـست ایـن

آسـآیــِشـَت ..

[+] نوشته شده توسط میلاد حسنی در 10:9 | |

برخی چیزا

[+] نوشته شده توسط میلاد حسنی در 10:5 | |

معرفی

زنی که دوستش داری را به من معرفی کن
تا به او عاشق تو بودن را بیاموزم

.

.
مهم نیست آن زن من نیستم
مهم این است؛ کسی کمتر از «عشــق» به تـو نگوید!

[+] نوشته شده توسط میلاد حسنی در 10:3 | |

گریه..

غم که نوشتن ندارد ....

نفوذ میکند در استخوان هایت ... جاسوس می شود در قلبت ....

آرام آرام از چشمهایت میریزد بیرون

[+] نوشته شده توسط میلاد حسنی در 10:0 | |

خدا

پ.ن:هر وقت مــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرا باور کردی...!!!


در آغوشـــــــــــــــــــــــــــــــــــــم بگیر...!!!


عذرخواهی از خــــــــــــــــــ♥ـــــــــــــــــدا با من....!!!

[+] نوشته شده توسط میلاد حسنی در 9:57 | |

شاید برایت عجیب ست این همه آرامشم !

خودمانی بگویم ؛ به آخر که برسی ، دیگر فقط نگاه میکنی . . .

[+] نوشته شده توسط میلاد حسنی در 19:5 | |

اهای غریبه..

آهای غریبه حواست بهش باشه!!!!!

اونی که کنارت داره زندگی میکنه و خیالش راحته....

یه نفر هنوزم داره با خیالش زندگی میکنه....

[+] نوشته شده توسط میلاد حسنی در 19:4 | |

تولدت مبارک..................

 امروز روز سپاس گذاري از خداوند است

    زيرا كه عشق را افريد

   تا يادمان باشد كسي هست براي عاشق بودن

                            تا با تمام وجود بگويم

                            عشق من روزت مبارك

[+] نوشته شده توسط میلاد حسنی در 19:2 | |

هیچگاه............

[+] نوشته شده توسط میلاد حسنی در 19:1 | |

آغوش تو

           عجـــــــــایب هشت گانہ اَند...

           آغــــــــوشِ "تـــــــــو"

           هیچ بُعـــــــدی ندارد ..

           واردش کــــــــــہ شوی ،

           زمــــــان بی معنــــــــا میشـود...

          بی آنکـہ نفـــــس بکشی روحـــــــــــَت تآزه می شود ..

[+] نوشته شده توسط میلاد حسنی در 18:57 | |

ع.ش.ق

ع.ش.ق

[+] نوشته شده توسط میلاد حسنی در 18:55 | |

دلتنگیییییییییییییییییییییییییییییی

دلتنگى


حس نبودن کسی است که تمام وجودت یکباره


تمنای بودنش را می کند

[+] نوشته شده توسط میلاد حسنی در 18:54 | |

کدومونجات میدی

 یکی که خیلی دوسش داری

و

یکی که خیلی دوستت داره

 

کدومشون رو نجات میدی...؟؟؟؟

[+] نوشته شده توسط میلاد حسنی در 18:53 | |

سخته

[+] نوشته شده توسط میلاد حسنی در 18:46 | |

عشق

ساده می گویم عزیزم دل بریدن ساده نیست

چشمهای مهربانت را ندیدن ساده نیست

از زمان رفتنت خورشید را گم کرده ام

ناله های ابر را هر شب شنیدن ساده نیست

به خاطر روی زیبای تو بود

که نگاهم به روی هیچ کس خیره نماند

به خاطر دستان پر مهر و گرم تو بود

که دست هیچ کس را در هم نفشردم

به خاطر حرفهای عاشقانه تو بود

که حرفهای هیچ کس را باورنداشتم

به خاطر دل پاک تو بود

که پاکی باران را درک نکردم

به خاطر عشق بی ریای تو بود

که عشق هیچ کس را بی ریا ندانستم

به خاطر صدای دلنشین تو بود

که حتی صدای هزار نی روی دلم ننشست

و به خاطر خود تو بود

فقط به خاطر تو

[+] نوشته شده توسط میلاد حسنی در 19:3 | |

عاشقی

عاشقت خواهم ماند

عاشقت خواهم ماند

بی آنکه بدانی

دوستت خواهم داشت

بی آنکه بر لب آرم

در دل خواهم گفت

به هیچ سخنی گوش نخواهم داد

بی هیچ اندوهی در آغوشت

خواهم گریست

بی آنکه حس کنی

در تو آب خواهم شد

بی هیچ گرمایی

کنار آشیانه تو آشیانه میکنم

و فضای آشیانه را پر از ترانه میکنم

میپرسند برای چه زنده ای؟

و من برای زندگی تورا بهانه میکنم

آوای باد انگار آوای خوشکسالیست

دنیا به این بزرگی یک کوزه سفالیست

باید که عشق ورزید باید که مهربان بود

زیرا که زنده ماندن هر لحظه احتمالیست

عشق گاهی از درد دوری بهتر است

عاشقم کرده ولی گفته صبوری بهتر است

در قران خوانده ام یعقوب یادم داده است

دلبرت وقتی کنارت نیست کوری بهتر است

[+] نوشته شده توسط میلاد حسنی در 18:54 | |

اي قلب من بارانيت كردند رفتن

بر سنگ قبر من بنویسید:خسته بود ، اهل زمین نبود ، نمازش شكسته بود

بر سنگ قبر من بنویسید:پاك بود چشمان او كه از اشك شسته بود

بر سنگ قبر من بنویسید:این درخت عمری برای هر تبر و تیشه دسته بود

بر سنگ قبر من بنویسید:كل عمر پشت دری كه باز نمی شد نشسته بود

[+] نوشته شده توسط میلاد حسنی در 18:52 | |

عاشق

من نذر کرده ام که اگر روزی بیایی

به اندازه تمام مهربانی ات غزل بسرایم

قدری تحمل کن،هنوز مانده که عاشق ترین شوم

من نذر کرده ام که اگر روزی عاشق ترین شوم

در کنار پنجره نگاهت بایستم

و با پیراهن آبی به رکوع روم

و وقتی بر می خیزم،لبریزشوم از وجود تو

پس بیا ای کمشده من،مگر نمی بینی که عاشق ترینم

[+] نوشته شده توسط میلاد حسنی در 18:50 | |